اینجانب زنداداش رویا جون ملقب به ((نو نو)از زبان متین) تصمیم به در آوردن وبلاگ رویا
جون از حالت کپک زدگی ومحترمانه ترش (یکنواختی) نمودم
باشد که مورد پسند رویا جون و دوستان گرامی قرار گیرد ...
تشریف ببرید ادامه مطلب
+ نوشته شده در پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱ ساعت 19:32 توسط مامان رویا
|
وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ * و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَلَمین سلام من محمد متینم مامانی و بابایی من اول آذر سال 1387 با هم نامزد شدن و چهار ماه بعد یعنی سوم فروردین سال 1388 اومدن زیر یه سقف و بعد از یک سال و سه ماه من اومدم تو دل مامانم و بعد از تمام شدن نه ماه و نه روز در 19 فروردین 1390 به دنیا اومدم و شدم اولین نوه خانواده پدری و مادریم و چراغ خونه بابایی و مامانی... این وبلاگ خاطرات منه از وقتی تو دل مامانم بودم